چند زن بگيريد، جايزه بگيريد
هتل_ اتوبوس در كنار مزاياي مختلفي از جمله زانو درد و هزار مصيبت ديگر ويژگي منحصر به فردي دارد كه همانا ديدن فيلم هايي است كه هيچ وقت نمي خواهي ببينيشان.
اسم فيلم ها در ذهنم نيست اما در اين سفر اخير خيلي شبها از اين مدل فيلم هاي ويژه ديديم و لذت برديم.
سفر با ديدن فيلم زن دوم در سينما آفريقاي مشهد شروع شد و در اتوبوس هاي شب رو ادامه يافت.
اين پديده چند زني تقريبا خوراك فيلم سازان شده. روايتش هم مي شود عجب پديده خوبي است و توجيه اينكه بشتابيد تا عقب نمانید.بازیگر پایه این نقش هم محمدرضا شریفی نیا.
جالب تر از همه اين نوع نگاه مثبت پردازانه و رواج اين پديده در جامعهاي است كه بساط قانوني ابتلا به آن هم به شدت مهيا است.
اما سينما و سيما مخاطب زيادي دارند. در اوتوبوس همه مي خنديدند. زن ها بيشتر . در سينما همه غرق داستان شده، رمانتيك مي شوند ، پاي سريال هم همگان درگير هزار مسئله اند.
اما پيام فيلم چيزي را به ذهن مخاطب القا مي كند. فرو ريختن مرز آسيب يك رخداد و ترويج صوتي و تصويري اش، آن هم به شيوه به اصطلاح طنز آميز كه زهر ماجرا را هم بگيرد.
آدمی خودش را در میان دست نوشته های مکتوبش سانسور می کند. گویی عادت کرده ایم به سرکوب مداوم خواسته ها و تمایلاتمان.